امام سجاد (ع) که عمری در تنگنای ظلمت حکومت امویان بار اندوه مصیبت لالههای پرپر کربلا و عاشورا را بر دوش کشید، جز دعا، سلاحی برای مبارزه با طاغوتیان و دشمنان دین و خدا نداشت.
صحیفه امام سجاد علیهالسلام یکی از میراثهای گرانسنگ اندیشه اسلامی است. مجموعهای از دعاها که از حیث سند و مضمون بسیار معتبر است و بعد از قرآن تنها اثری است که بهصورت کتاب از اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری در دسترس بوده است و پس از قیام عاشورا از نظر بار محتوایی عظیم، منحصربهفرد است.
این پژوهش بر اساس روشی تحلیلی-توصیفی و بهرهگیری از منابع موجود در این زمینه به بررسی جایگاه ضد استکباری و تلاش در راه بیداری اسلامی و زنده نگه داشتن یاد عاشورا از منظر دعاهای امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه پرداخته است.
بررسیها نشاندهنده آن بودند که امام سجاد چون به دلیل شرایط خاص زمانی امکان مبارزه تنبهتن را نداشت از سلاح دعا بهره گرفت و از این طریق تبعات معرفتی، اصلاحی، بیداری، ظلمستیزی و روشنگریهای عاشورایی بسیاری را در جامعه و تمدن اسلامی بر جای گذاشتند که تعمق بر ادعیه خود گویای این امر است.
امام سجاد (ع) نخواست که خود را آلوده دستگاه غاصب نماید و به همین جهت راه مبارزه علیه دشمنان خود و پدرانش را از طریقه ناگزیر دعا برگرفت و نشان داد زیر بار هیچ زورگویی نبوده و از تمامی تلاش خود در راه مبارزه با ظلم و استکبار و استبداد و روشن گری اسلام ناب و بیدار محمدی در قالب دعا بهره میگیرد تا بتواند اسلام بیدار را از منجلاب فساد دستگاه حاکم، سالم بیرون کشیده و به آیندگان هدیه داده و خود بهعنوان الگویی جهت مبارزه به استکبار زمانه و آینده باشد و نشان دهد که میتوان حتی از راه تقیه و دعا و ذکر به دشمنان زمانه و مستکبرین زمانه نیز پیروز گشت و نباید در راه این مبارزه از هیچ تلاشی فروگذار نمود و باید یاد و خاطره عاشورا را زنده نگه داشت و این امر مظهر لبیک یا حسین است.
مقدمه
امام سجاد (علیهالسلام)، فرزند برومند حسین بن علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، بنا بر قول مشهور در نیمه جمادیالآخر سال 38 هـ. ق دیده به جهان گشودند (شیخ مفید، 1413 ه. ق، ج 2: 137). آن حضرت دو سال از دوران امامت امام علی (علیهالسلام)، ده سال از امامت امام حسن (علیهالسلام) و ده سال از امامت پدر بزرگوارشان امام حسین (علیهالسلام) را درک کردند و پس از آن، به مدت 34 سال امامت و هدایت جامعه اسلامی را بر عهده داشتند (همان: 140). نام آن بزرگوار علی»، کنیهٔ مشهورشان ابوالحسن» و لقبهای معروفشان زینالعابدین»، سید العابدین» و سجاد» است (طبرسی، 1417 ه ق، ج 1: 480).
"یزید پس از واقعه کربلا درصدد نابودی و شهادت ائمه معصوم (ع) از جمله امام سجاد (ع) بود که پس از سالها ایشان را به شهادت رساندند"
حساسترین سخنان امام سجاد (علیه السلام) که در طول اقامت در شام ایراد شده است و تحولى عظیم در محیط ى شام و بینش مردم نسبت به دستگاه اموى ایجاد کرد و معادلات یزید را برهم زد و خط مشى او را نسبت به اهل بیت کاملا تغییر داد، خطبه اى است که آن حضرت در جمع مردم و رجال ى و دینى شام ایراد کرد.
از کتاب هاى تاریخى چنین استفاده مى شود که این خطبه در مسجد جامع دمشق ایراد شده و از حوادثى که در کاخ یزید رخ داده و سخنانى که در محفل خصوصىتر وى رد و بدل شده جداست.
این خطبه را باید اوج موفقیت امام سجاد (علیه السلام) در رسالت تبلیغ عاشورا و تداوم خط شهیدان کربلا دانست. اگر این خطبه ایراد نشده بود، چه بسا ماهیت نهضت حسینى براى سالیان دراز و یا براى همیشه بر اهل اسلام مخفى مى ماند.
حضرت على بن الحسین علیه السلام از یزید خواست که در روز جمعه در مسجد شام خطبه بخواند، یزید رخصت داد؛ چون روز جمعه فرا رسید، یزید یکى از خطباى مزدور خود را به منبر فرستاد و دستور داد هر چه تواند به حضرات معصومین على و حسین علیهما السلام اهانت کند و در ستایش شیخین و یزید سخن براند، و آن خطیب چنین کرد.
امام سجاد علیه السلام از یزید خواست تا به وعده خود وفا کرده و به او رخصت دهد تا خطبه بخواند، یزید از وعدهاى که به امام علیه السلام داده بود، پشیمان شد و قبول نکرد. معاویه پسر یزید به پدرش گفت: خطبه این مرد چه تأثیرى دارد؟ بگذار تا هر چه میخواهد، بگوید.
یزید گفت: شما قابلیتهاى این خاندان را نمىدانید، آنان علم و فصاحت را از هم به ارث مى برند، از آن مى ترسم که خطبه او در شهر فتنه بر انگیزد و وبال آن گریبانگیر ما شود (نفس المهموم.۴۵۰).
به همین جهت یزید از قبول این پیشنهاد سرباز زد و مردم از یزید مصرانه خواستند تا امام سجاد علیه السلام نیز به منبر رود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْعابِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْمُتَهَجّـِدِینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ الْمُتَّقِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ الْمُسْلِمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قُرَّةَ عَیْنِ النّاظِرِینَ الْعارِفِینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خازِنَ وَصایَا الْمُرْسَلِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ضَوْءَ الْمُسْتَوْحِشِینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ الْمُجْتَهِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سِراجَ الْمُرْتاضِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ذَخِیرَةَ الْمُتَعَبّـِدِینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفِینَةَ الْعِلْمِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَکِینَةَ الْحِلْمِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مِیزانَ الْقِصاصِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفِینَةَ الْخَلاصِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَحْرَ النَّدى،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَدْرَالدُّجى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الاَوّاهُ الْحَلِیمُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصّابِرُ الْحَکِیمُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَئِیسَ الْبَکّائِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یامِصْباحَ الْمُؤْمِنِینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلایَ یا أَبا مُحَمَّد، أَشْهَدُ أَنَّکَ حُجَّةُ اللهِ وَ ابْنُ حُجَّتِهِ وَ أَبُو حُجَجِهِ، وَ ابْنُ أَمِینِهِ وَ ابْنُ اُمَنائِهِ،
وَ أَنَّکَ ناصَحْتَ فِی عِبادَةِ رَبِّکَ، وَ سارَعْتَ فِی مَرْضاتِهِ، وَ خَیَّبْتَ أَعْداءَهُ وَ سَرَرْتَ أَوْلِیاءَهُ،
أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ عَبَدْتَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ وَ اتَّقَیْتَهُ حَقَّ تُقاتِهِ وَ أَطَعْتَهُ حَقَّ طاعَتِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقِینُ،
فَعَلَیْکَ یا مَوْلایَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
یَا اَبَاالحَسَنِ یَا عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ یَا زَینَ العابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا
اِنا تَوَجَّهنا وَ استَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
*****
به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از شهرکرد، حضرت امام علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) مشهور و ملقب به امام سجاد» و امام زین العابدین»، ششمین معصوم (ع) و چهارمین امام شیعیان، در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری قمری در مدینه منوره متولد شد و در ۱۲ یا به روایتی ۲۵ محرم الحرام سال ۹۵ هجری قمری و در سن ۵۷ سالگی، طی دسیسه ولید بن عبدالملک خلیفه جنایتکار اموی، در همین شهر مسموم شد و به شهادت رسید.
پدر گرامی امام سجاد (ع)؛ حضرت امام حسین بن علی سیدالشهداء (ع) و مادر بزرگوارشان حضرت شهربانو (س) دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی میباشد.
برای امام زین العابدین (ع) چند کنیه ذکر شده که مشهورترین آن، ابوالحسن و ابومحمد است و سید الساجدین و سیدالعابدین از دیگر القاب ایشان میباشد.
امام زین العابدین (ع) زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابیطالب (ع) بود. آن حضرت ۳ سال از حکومت جدش امام علی (ع) و حکومت چند ماهه عمویش امام حسن مجتبی (ع) را درک کرد.
امام سجاد (ع) در واقعه کربلای سال ۶۱ هجری قمری ۲۳ سال و فرزند عزیزش امام محمد باقر (ع) نیز ۴ سال داشت و در حادثه روز عاشورا حاضر بودند که خداوند متعال ایشان را به صورتی معجزه آسا حفظ فرمود.
بعد از آن که حضرت امام حسین (ع) پدر بزرگوار امام سجاد (ع)، با یزید بیعت نکرد و از مدینه به مکه و به همراه برادران و فرزندان و بعضى از اصحاب پیامبر (ص) و یارانشان به سوى کربلا حرکت کردند، امام سجاد (ع) در مسیر دچار بیماری و تب شدید شد، به طورى که قادر به حرکت نبود ولى از کاروان پدر جدا نشد و شدت این بیمارى باعث شد که آن حضرت (ع) نتواند در کربلا به میدان نبرد برود و با دشمن بجنگد. بیمارى امام زین العابدین (ع) گر چه بسیار رنج آور بود، ولى در حقیقت یکی از اسباب حفظ ایشان و مصلحتی بنا بر اراده الهی بود تا در کربلا به شهادت نرسد و نهضت امام حسین (ع) و سلسله جلیله امامت ادامه یابد، چرا که بیماری آن حضرت (ع) بسیار سخت، و به نظر دشمن بهبودی از آن ناممکن بود.
به هر حال بخش دوم نهضت حسینى (ع) پس از شهادت امام حسین (ع) و اصحاب باوفای آن حضرت در حادثه خونین کربلا و عاشورای سال ۶۱ هجری قمری، به رهبرى فرزند عزیزش امام على بن الحسین (ع) آغاز گردید و مسئولیت سترگ پیام رسانى عاشوراییان توسط امام ساجدان و عارفان (ع) در لباس جهاد اسارت و در قالب جدال و مواعظ احسن بر دوش آن حضرت (ع) قرار گرفت.
امام سجاد (ع) پس از شهادت پدرش امام حسین (ع)، مسئولیت زمامداری شیعیان را از جانب خدا به مدت ۳۵ سال و تا پایان عمر مبارکشان بر عهده گرفتند که مصادف با دشوارترین دوران ظلم و خفقان امویان، و با زمامدارانی چون یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، معاصر بود.
آن امام همام (ع) مى بایست در عصر نومیدى از پیروزى حرکت مسلحانه، به روش دیگر به بیان مسأله رهبرى و امامت، و وم شناخت و نشانه هاى امام عادل و رهبران فاسد و ستم پیشه بپردازد و مردم غافل و به جهل واداشته را به وظایفشان در برابر رهبر عادل و همت براى اصلاح جامعه بیدار سازد. تفکر اصیل اسلامى را براى جامعه تبیین نماید تا امید به ایجاد حکومت اسلامى توسط خاندان وحى را در دل همگان احیا سازد. از سوى دیگر او خود شاهد واقعه کربلا بود و همت گمارد تا یاد و خاطره حماسهسازان عاشورا را در جامعه اسلامى نهادینه سازد.
دشمن بعد از واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری، با بی رحمى، بازماندگان و اسراى کربلا منجمله حضرت امام سجاد (ع) را با غل و زنجیر و در حالی که آن حضرت (ع) را نیز سوار بر شتر بی جهازی نمودند و بر اثر فشار غل و زنجیر از رگ هاى گردن ایشان خون جارى بود، وارد کوفه مقر حکومت عبیدالهد بن زیاد کردند که جمعیت بسیارى براى تماشاى اسیران آمده بود، بنابراین امام سجاد (ع) فرصت را غنیمت شمرد و خطبهاى افشاگرانه بیان فرمود که ابتدا آن امام همام (ع) و همراهانشان را در خانهاى در کنار مسجد کوفه زندانى و بعد از مدتى، آن بزرگواران را به طرف شام محل حکومت یزید بردند.
خطبههای امام زین العابدین (ع) و عمه گرامیش حضرت زینب کبری (س) در کوفه و شام، ضمن تمام مصائبی که بر آن حضرت و خاندان پیامبر (ص) وارد شد، یکى از جریاناتى است که توانست علاوه بر رسوایی یزیدیان، موجب دگرگونى عجیبى در بین مردم شام گردد.
حضرت امام سجاد (ع) در بدترین زمانهایى که بر اهل بیت (ع) گذشت، میزیست. محنت و رنج او وقتى بالا گرفت که لشکریان یزید در مدینه وارد مسجد پیامبر (ص) شدند و همان جایى که انتظار مى رفت محل انتشار مکتب رسالت در عهد آن امام تقوا و فضیلت (ع) باشد، به دست سپاه منحرف بنى امیّه افتاد و آنان ضمن به نوامیس مردم مدینه و کشتار فراوان، بى پروایى را از حدّ گذراندند، بدعتها و عقاید گمراه کننده و باطل به عنوان احکام و عقاید مذهبی، به علت تبلیغات و فعالیتهای ی و فرهنگی حکومتهای نامشروع در برابر حقایق ی و مذهبی، مورد اعتقاد و عمل مسلمانان قرار گرفته بود.
در چنین شرایطی، بزرگترین و مهمترین مسئولیت امام سجاد (ع)، احیای مجدد اسلام ناب محمدی (ص)، تبیین جایگاه امامت و رهبری اهل بیت (ع)، مبارزه با جهالت ی و مذهبی مردم و تربیت مجاهدان واقعی بود.
امام (ع) میباید در برابر حقایق ی اسلام روشنگری میکرد، بویژه که درباره امامت و رهبری و افشاگری علیه حکومتهای غاصب و ظالم و ترویج فرهنگ جهاد و شهادت لازم بود که شیعیان و مسلمانان را برای مبارزه و جهاد علیه ظلم، بدعت و گمراهی آماده میساخت.
حضرت امام زین العابدین (ع) در اوضاع ناگوار اجتماعی آن روز که ارزشهای دینی دستخوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود، مهمترین کار خویش در زمینه برقراری پیوند مردم با خدا را با دعا آغاز کرد. به طورى که دعاهاى آن حضرت (ع)، رویدادهاى عصر ایشان را تفسیر مىکند. چنین بود که مردم تحت تأثیر روحیات ایشان قرار گرفتند و شیفته مرام و روش آن امام بزرگوار (ع) شدند و بسیاری از طالبان علم و دانش در مسلک راویان حدیث ایشان درآمدند و از سرچشمه زلال دانش امام سجاد (ع) که برخاسته از علوم رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) بود، بهرهها جستند.
صحیفه سجّادیّه مشهور به زبور آل محمّد، اثر بى نظیرى است که در جهان اسلام، جز قرآن کریم و نهج البلاغه، کتابى به این عظمت و ارزش، پدید نیامده که پیوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنّفان باشد. از دیگر آثار ارزنده به جای مانده از آن امام همام (ع)، مجموعه اى تربیتى و اخلاقى به نام رساله حقوق میباشد که امام (ع) در آن، ۵۱ حق و وظیفه انسان را در برابر خدا و خود و دیگران، با بیانى شیوا و گویا ذکر فرموده است.
همچنین امام سجاد (ع) به تربیت انسانهایی همت گمارد که بتوانند با روشنگری و توضیح معارف الهی، مسیر اسلام راستین و تشیع سرخ علوی را استمرار بخشند.
اقتدار حکومتهای جبار و ظالم عصر، نظارت شدید و سختگیریهای بسیار بر مخالفان ی بویژه شیعیان، سرکوبی قیامها با کشتارهای بی رحمانه، جهالت ی و مذهبی مردم، شیوع بی دینی و مفاسد اخلاقی، و قلت یاران و مجاهدان واقعی، از جمله موانعی بود که نگذاشت امام سجاد (ع) به صورت مسلحانه قیام کند.
آن حضرت (ع) موفق شد تا در سختترین شرایط و با استفاده از ظریفترین شیوههای تبلیغاتی و مبارزاتی، در اهداف خویش موفق و پیروز شود که سرانجام ولید بن عبدالملک به تحریک برادرش هشام بن عبدالملک (لعنت الله علیهم)، امام (ع) را به دلیل پایداری و استقامت در این جهاد مقدس مسموم کرد و آن امام مظلوم بزرگوار (ع) در ۱۲ محرم یا به روایتی ۲۵ محرم الحرام سال ۹۵ هجری قمری و در سن ۵۷ سالگی در مدینه منوره به فیض شهادت نائل آمد.
حضرت امام سجاد (ع) در دوران زندگی، رنجها و ناراحتیهای بسیاری دید، در ماجرای جانگداز کربلا، سختترین و دشوارترین مصائب، شکنجهها و ستمها به آن بزرگوار (ع) وارد شد و بعد که به مدینه بازگشت، در طول ۳۵ سال ادامه عمر شریف خود، همواره از این مصائب یاد میفرمود، میگریست و اشک میریخت.
خبر شهادت حضرت امام زین العابدین (ع) که با عملکرد انسانی و الهی خود، همگان را مجذوب خود کرده و با مجاهدت ۳۵ ساله خود، تصویری منور و متعالی از امامت در ذهن جامعه اسلامی ترسیم کرده بود، به سرعت در شهر پیچید و همه برای تشییع جنازه او حاضر شدند. به هنگام تشیع و دفن آن بزرگوار (ع)، انبوهی از مردم فراهم آمد که مدینه مانند آن را کمتر دیده بود. حضرت زین العابدین (ع) پس از تشییعی باشکوه، در قبرستان بقیع که قبور بسیاری از اولیای خداوند، مادر ارجمندشان حضرت فاطمه زهرا (س) [به نقلی]، همسران پیامبر (ص)، فاطمه بنت اسد، عباس عموی پیامبر (ص) و بسیاری از صحابه گرانقدر پیامبر (ص) و تعدادی از شهدای صدر اسلام در آن قرار دارد، در کنار مرقد مطهر عموی بزرگوارش حضرت امام حسن مجتبی (ع) مدفون گردید که بعداً پیکرهای پاک فرزند و نواده عزیزش حضرت امام محمد باقر (ع) و حضرت امام جعفر صادق (ع) نیز در این قطعه از بقیع، مدفون شدند.
نقل شده است که فرزندش امام محمد باقر (ع) پس از غسل آن حضرت (ع)، گریه سختی فرمود. بعضی اصحاب ایشان را دلداری میدادند که فرمود: هنگام غسل، آثار غل جامعه را در بدن نازنین پدرم (ع) دیدم و به یاد مصایب آن حضرت، هنگام اسارت افتادم.
*****
الّلهُمَّ ارْزُقْنا زِيارَتَهُ وَ شَفاعَتَهُ وَ اجعَلنَا مِن خَیرِ شِیعَتِهِ وَ مُحِبِّیهِ
درباره این سایت